١. عملکرد احساسی
خیلی از ما یک دارایی رو در موقعیت نادرست و فقط چون حس میکنیم خوبه میخریم یا در موقع ضرر تلاش میکنیم با دعا جلوی ریزش رو بگیریم و وقتی جواب نمیده تو کف قیمت میفروشیم!
(خریدن در سقف و فروختن در کف)
٢. رفتار گلهای
این موضوع یک چیز رایج در اقتصاده و افراد به پیروی از افراد باتجربهتر یا بخاطر مثبت بودن یک دارایی، بدون هیچ دانشی خرید میکنن و متاسفانه خیلی زود وارد ضرر میشن!
٣. دانش و اطلاعات کم
خیلی از ما فکر میکنیم که بازارهای مالی کاملا شانسیه و نیازی به آموزش نداره!
قطعا ورود به هر نوع بازارمالی بدون داشتن دانش اقتصادی، مالی و تحلیل بازار، سرنوشتی جز ضرر و شکست نداره.
۴. نداشتن استراتژی وبرنامه معاملاتی
وقتی برنامه معاملاتی و استراتژی خرید و فروش نداشته باشی، نمیدونی که دقیقا چی میخوای؟ چقدر حاضری ریسک کنی؟ حد سود و ضررت کجاست؟ موقعیت مناسب کجاست؟ و…
۵. عدم استفاده از دارایی مازاد
خیلی از ما با رویاپردازی و تصور چند برابرشدن سرمایه در مدت کم، خونه و ماشین و کل داراییمون رو وارد بازار میکنیم و احتمال از دست دادن کل اونها و عواقب بعدش رو در نظر نمیگیریم.